این هدیه رو خدا روز 5 تیر 91 تو بیمارستان صارم به من و بابایی داد که الان 8 ماه و 3 روزش شده. از ماه سوم بارداریم زیر نظر خانم دکتر نیک نفس بودم که امیدوارم همیشه در پرتو لطف خدا سعادتمند باشه و
آرزوی بهترینها رو براش دارم چون از لحظه ای زیر نظر ایشون بودم تا بعد از زایمانم همواره دلسوزانه حمایتم میکرد .
الان این فسقلی من از خودش حسابی سر و صدا در میاره و می خواد باهامون حرف بزنه -لثه هاش ملتهب شده قراره مروارید کوچولوهش در بیان از خدا می خوام که کمکش کنه این مرحله از زندگیشو راحت سپری کنه.